Quantcast
Channel: ذاکر بین الحرمین کربلایی نریمان پناهی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 139

شهادت حضرت رقیه (س) و دومین سالگرد درگذشت قمری سیدحسام الدین رئیسی

$
0
0

دو سال بی تو گذشت و من ....

در هاله ای از تراكم بغضی بی پايان

هر روز به اذن برودت صبحی بی اذان

در سجاده مهربانيت به نماز ايستادم .

تو با خورشيد ها رفتی

و من

بيهوده آفتاب را تن پوش كردم .

نمی دانستم

در عريانی روزهايم از تو

پوست می اندازم .

دلم برايت تنگ است نازنينم .

دو سال گذشت و من ندانم این دو سال چگونه بی تو بگذشت...

سلام بر تو و عاشورای بزرگی که در چشم‏های کوچک تو خلاصه شده است.

سلام بر تو که در خنکای لبخند حسین علیه‏السلام رها بودی و پا به پای آبله، زخم‏هایش را به جستجو.

سلام بر تو که آتش، کوتاه‏تر از دامنت نیافت.

سلام بر تو؛ به آن زمان که در هیاهوی غبار و سوار، اشک و مشک و ستیغ و تیغ، حسین علیه‏السلام را در خلسه و خون و خاکستر رها دیدی.

سلام بر تو ای سئوال بزرگ تاریخ! پس از گذشت قرن‏ها آیا آبله پاهایت خوب شده‏است؟

فَكَيفَ تَتَّقونَ اِن كَفَرتم يَوماً يَجعلُ الوِلدانَ شيبَا...

چه ‌سان در امانيد، اگر كافر باشيد

در روزی كه كودكان را پير می‌گرداند؟

مزمل-17

گرچه سه سال بیشتر ندارد، اما صدسال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایت‏هایی که تاب باز گفتن‏شان را ندارد. بغض‏ها روی هم جمع شده است و به یک‏باره می‏خواهد فوران کند؛ آن هم در میان خرابه‏ای در یک شهر بزرگ که مردمانش یک روز تمام را بر آنان سنگ زده‏اند و بر غم کاروان افزوده‏اند و اینک رفته‏اند تا آسوده بخوابند؛ آسودگی‏شان را صدای گریه کودکی سه ساله برهم می‏زند. سه سال بیشتر ندارد، اما صدای گریه‏اش، خواب آسوده یک شهر را برهم می‏زند... و چقدر زود صدایش خاموش شد!

با گونه‏هایم خنجرت الفت ندارد

سیلی بزن دستان تو غیرت ندارد

گفتند آن سر، روی نیزه مال باباست

مادر بگو این حرف‏ها صحت ندارد

مادر بگو این‏قدر بر بابا نتازند

چشمان سیلی خورده‏ام طاقت ندارد

از خون و خاکستر جدا کن کفترت را

آخر به این گهواره‏ها عادت ندارد

بلعید آتش خیمه‏ها را آه، مادر!

پاهای من دیگر چرا قدرت ندارد


Viewing all articles
Browse latest Browse all 139

Trending Articles